زبانحال امام سجاد علیه السلام در شهر شام
شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
طایـر وحی ام و گـردیده جدا بال و پرم زخم ها مانده ز هر زخم زبان بر جگرم
منـم آن یـار سـفـر کـرده که تا شـام بود سـر پـاک شـهـدا بر سر نـی هـمسـفـرم
مـردم شـام نخـنـدیـد که بر نـوک سنـان می کـند گـریــه بـرایـم سـر پاک پــدرم
پـدرم کـشته شد اینک بگـذارید از شـام عمه و خواهـر خود را به مدینــه ببـرم
خار وخاشاک و کف وکعب نی و سنگ بس است نـزنـید این همه لبـخـنـد به زخـم جگـرم
سر بـابـا به سر نیـزه و من گام به گـام با سـر و قـاتل و با عمۀ خود رهسپـرم
دل شب نافله می خـوانم و در حال نماز سـر نــورانـی بـابـاست چـراغ سـحـرم
همه جا در شـرر نـالۀ "میـثم" پـیداست شعـلۀ نالـه و سـوز جگـر و چـشم تـرم
|